کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

پیچیدگی مسخره مردها

از همان اوایل ازدواج متوجه شده بودم که همسرم حساسیت خاصی روی رفتار مردهایی که با من در تماس هستند دارد. این حساسیت رامیگذاشتم به پای غیرت و تعصبی که مرد ایرانی به آن افتخار میکند، حتی در اوج ترقی و تمدن. اما دیروز متوجه نکته عجیبی شدم. همسرم کم  و بیش حق دارد حساس شود چون رفتار مردها با من در حضور همسرم معمولی نیست. من همان آدمم، اما مخاطبان من متفاوت میشوند و نوعی توجه و احترام بی سابقه در رفتارشان پدید می آید . همسرم این توجه علی عده مردان غریبه را هوس و شهوت تلقی میکند ولی منطقاً اگر موضوع توجه جن.سی بود زمانی که تنها بودم باید شدت میگرفت؛ اما این طور نیست. این رفتار عجیب مردان از نظر من یک رقابت مردانه-کودکانه است بین همسرم و مردان دیگر برای جلب توجه من -رقابتی شبیه رقابت بچه مدرسه ای ها برای جلب توجه خانم معلم. واقعا نمیدانم توجه خالی از دلبری یک زن چه جذابیتی دارد که دو تا  نر بالغ متمدن را به جنگ نرم میکشاند؟ شاید برای مردان دیگر، موضوع فقط حرص برای به دست آوردن یک چیز ممنوعه است و برای شوهرم حفظ قلمرو. نمیدانم!

941117

سعی کردم این مطلب رو کپی کنم اما نمیدونم بلاگ اسکای چه مرگشه که نشد

برای مخاطب ارزش دانلود کردن نداره، خیلی شخصیه


941115

یکی از اون چیزهایی که بعد این همه سال برام عادی نشده، حل شدن نشاسته تو آب سرده. یه زمانی تصور من این بود که بالا بردن دما به حل شدن هر چیزی کمک میکنه که نشاسته به تنهایی گل زد به تصوراتم! 

یه کوله پشتی دارم که خیلی جاها با من بوده، امیدوارم به حق پنج تن لال محشور بشه!