کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

یکی از آزاردهنده‌ترین برخوردها از نظر من، قطع یک طرفه بحثه،اخیراً سعی می کنم خودم مرتکبش نشوم.

دلم رابین ویلیامز میخواهد، وقتی در "چه رویاهایی می آید" کریس میشود، دست زنش را میگیرد و بهشت را با آن خانه جهنمی عوض میکند، برای بودن در کنار او.

زیبا، جادار،‌ مطمئن حتی

به نظر من گرمی صفت مناسبی واسه آغوش نیست، آغوش باید نرم باشه.

:/

یه وقتایی از بس راست میگم، هی فکر میکنم مردم باورشون نمیشه

نظر شخصی ناکارشناسانه

جامعه ای که آینده برایش مهم باشد و سیاست هم نداند، انقلاب میکند.

بس که خوردیم

کار ما از مثل "دست بالای دست" گذاشته، باس بگیم "کیر بالای کیر"