کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

یه لباس واسه فردا خریدم، هیچی نداره به خدا، ساده ساده است، فقط اینجاهاش یه کم نوار دوزی شده. 550 تومن!خانم مداح، عصر چهارشنبه، خطاب به دوستش

خدا بده برکت! خدا قبول کنه از همه....:(

من ادبیات مجازیم ادبیات واقعیمه، ولی ادبیات واقعیم مجازیه.

حاضرجوابی حاصل قدرت تحلیل بالاست، بچه های حاضرجواب رو درک کنید، دست خودشون نیست! نزنید تو پوزشون!

اونجایی که خانمشون هایده میگه:من عاشق عاشق شدنم...
یعنی گور بابای همه مردا... من دیگه قید وفاداری و کنار یه مرد موندن رو زدم! دم رو عشقه! بعله!

همکارجان: از اینجا رفتی باز هم واسمون ایمیل بفرست، من هم واست میفرستم.... من ایمیل بی تربیتی هام رو فقط واسه تو میفرستم...
من: یعنی مخاطب بی تربیت تر از من نداری؟

آقای یارو!
دلخوش اتوبوس نشینهای بی قرار نباش، کاسه صبر ملت را که لبریز کنی، جلوی هر ماشین جنگی که لازم باشد، میپرند

من هیچیم به هیچی جودی آبوت نمیاد، ولی خیلی خیلی خیلی باهاش همزاد پنداری دارم... خواستم در جریان باشی

چه توقعی میشه داشت از دختری که اولین قرار عاشقانه ش تو طباخی به صرف کله پاچه بوده؟

شنیدین میگن عصر حجر، عصر آهن، عصر یخبندان؟ با این حساب اگر گفتین به عصر ما چی باید بگن؟

عصر عن بندان

کجا بیاد؟

خو هی دادار و دودور جمله منتظر مصلح، خود باید صالح باشد رو تکرار میکنید!
1. آدم صالح، اگر نذری بده، شعورشو داره که ظرف آشغال رو بذاره نزدیک ایستگاه صلواتیش که مردم در به در دنبالش نگردن.
2. آدم صالح، وقتی نذری میخوره، شعور استفاده از ظرف آشغال و پرت نکردن آشغال توی جوب رو داره.
3. آدم صالح میدونه اعصاب و زمان مردم، حقشونه (همون حق الناسی که باید محترم شمرده بشه) پس نمیره وسط خیابون، به هوای نذری دادن ترافیک ایجاد کنه! اونی که نذری میخواد، پارک میکنه و میاد از دستتون میگیره، با عزت و احترام، بدون فحش و نفرین ماشین پشت سر

حالا هی داد بزن 
خدا کند که بیایی کجا بیاد؟ وسط یه مشت عربده کش بیشعور؟